سلام حاج عباس...ارادتمند و مشتاق ديدار...

خيلي وقت بود کم سعادت بوديم نيومديم فريازان...رزومه آقاي جليلوند رو ميخوندم ...ايشون نگيني بر تارک فريازان هستن...عکسهاي زيبايي از فزيازان گذاشتين/هميشه آباد هميشه خرم هميشه سبز هميشه جاويد...موفق و پيروز باشيد/التماس دعا

پي نوشت 1-در اين شب ها و روزهاي عزيز اگر يادتان بود و باران گرفت دعايي به حال اين بيابان کنيد.

پي نوشت 2-آقاي منتقد منو با برادر بزرگوار و همکار عزيزم آقاي کوهي در نيانداز که بنده در حالت عادي هم زمين خورده شما و جناب آقاي کوهي هستم.
پي نوشت 3-بنده در برابر بزرگان ذره بيني ندارم...صدالبته که شرط ادب نيز اجازه ذره بين انداختن نميدهد/يا حق...

جناب اقاي کوهي سلام تو شهرستان شما گندمزارها را سبزه مي چينند چون خودت گفتي گندمها را زماني که سبز است مي چينيد

واقعا چه رسم عجيب وغريبي داريد.شما مگه بچه محل يگانه اينا نيستي ايا اونا هم مثل شما گندمها را سبزه مي چينند

سلام خوش بحالت که زمان کافي داري که به همه جاي شهرتون سر بزنيدمن که تا مي رسم بايد سريع خداحافظي کنم وبرگردم

طاعات وعبادات قبول

احسنتم باريکلا ...

سلام عباس آقا مرا به ياد گندمچيني روستايمان انداختي موقعي كه سر سبز بود ولي حالا آب خوردن نيز تو روستايمان گير نمياد چه برسد گندم وجو من حدود 7 سال نرفته بودم امسال رفتم آنجا را ديدم وحشت كردم

اينجايي كه عكس گرفتي خيلي نزديك به خونه قبلي ماست چه خاطرات تلخ و شيريني از اونجا دارم يادش بخير