سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

در شاد ترین شب دهکده ام، و در دلنواز ترین غروب گندمزار  و  آبادی ،زمزمه ای در رگ هستی روستا پیچید. صوت و همهمه نیز به جنبش درآمد، آن شب غریبانه ترین ترس خاله ساقه و  عمو  ریشه  و  دخترشان سنبله خانم   آغاز شد. همه تاک ها و صنوبرها، جیر جیرک ها،بیدها ، بوته هاو همه جوانه های فریازان به رقص در آمدند تا نظاره گر عروسی  دسته جمعی  سنبله های گندم با غول آهنین  _ کمباین _  باشند. در این بین خوشحال تراز همه ،  کشاورز   زحمت کش فریازان بود که جشن  (( کسب رزق حلال )) گرفته بود و مارا هم به آن جشن دعوت کرد.

qap788kg281j5usv3lh1.jpg

vhuaoyhzp6ji4065fz2f.jpg 

0r51xbdizd5aefkahkko.jpg

05tngd7stg4ipwxcvgr.jpg

 zj28mk72t25pu228q193.jpg

4xve0zyhydbxe30xg8wr.jpg

hcfliwncex7pv6d82l8u.jpg

qgxr0t9xb9wibtnp9frm.jpg






تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 7:40 عصر | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.