سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهادت انواع گوناگون دارد.

گاهی شهیدان خط دوست حتی یک خال هم بر نمی دارند.

گاه شهادت یعنی به شهادت نرسیدن.

گاه شهادت یک نوع زندگانی فجیع است.

من الان شهیدانی را می شناسم که صبح تا شب دنبال یک لیوان خنجر می دوند و هرگز به فیض نور نمی رسند.

من شهیدانی را می شناسم که شمشیرها از گردنهای افراخته آنان می گریزند.

شهیدانی را می شناسم که به دنبال یک گلوله احتمالی تمام کربلای پنج را زیر و رو کردند.

 من شهیدانی را می شناسم که طناب دار از دیدار آنان می لرزد.

من شهیدانی را می شناسم که طناب دار از دیدار آنان می لرزد.

مردانی که مرگ برای آنان تا کمر خم می شود.

من شهیدانی را می شناسم که هشتاد سال در خون خود غلتیدند و هلال احمر شهادت، شربتی را به گلوی شوقشان نریخت.

من شهیدانی را می شناسم که روزی صد بار به شمشیرها تنه می زنند. بلکه جنگ مشیت، مغلوب شود و کسی قناری قلبشان را از قفسه سینه برباید.

مردانی بر این خاک می روند که مرگ حیفش می آید یکباره ماهی جان آنان را از حوض تن، بگیرد.

جانهایی در این تن ساکنند که مرگ دوست دارد آنان را توی تنگ بلوری بیندازد و به همه نشان بدهد.

نبض انسان در دست مرگست.

اولیای خدا برای نوبت مرگ خود پارتی بازی می کنند.

«موتوا قبل أن تموتوا» یعنی اینکه مرگ خود را با پارتی بازی ریاضت، جلو بیندازید.

شهادت یعنی مرگ پارتی بازی شده.

اگر به منشی مرگ چشمک نزنی، اگر برای کلفت حقیقت، پشت ابروی معرفت نازک نکنی، اگر نوبت قلبت را به دلهای سوخته تعارف نکنی، اگر به پرستاران سیاهپوش عشق لبخند نزنی، تاریخ مرگت را جلو نمی اندازند.

برگرفته از:  شطحیات احمد عزیزی

شهادت، مجوز  ورود مطالب  اختصاصی به  بهشتِ مجله پارسی نامه است .

  






تاریخ : دوشنبه 90/10/12 | 5:31 عصر | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.