یک فریازانی عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین جشنواره کشوری تئاتر تک را کسب کرد.
او فعالیت هنری خود را در زمینه نمایش از سال 1367 آغاز نمود و تا کنون علاوه بر نگارش داستان های کوتاه، در بیش از یکصد نمایش صحنه ای، خیابانی و میدانی در ژانرهای مختلف حضور و کارگردانی 10 نمایش را نیز بر عهده داشته است. وی دارای مدرک لیسانس اقتصاد اجتماعی است دارای 38 سال سن ،متاهل و کارشناس حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس (تهران واقع در بزرگراه جلال آل احمد - پل گیشا ) می باشد. شما با فردی آشنا می شوید بنام آقای: ((هادی عبدالمالکی فرزند ولیمراد عبدالمالکی ( مرحوم عراز) ))
 |
وی تاکنون موفق به کسب شش عنوان بازیگر برتر در جشنواره های مختلف کشوری و منطقه ای شده است که آخرین مورد آن احراز بازیگر برتر نقش اول مرد در سومین جشنواره کشوری تئاتر تک می باشد که با حضور هفده گروه نمایشی ( صحنه ای و خیابانی) طی 4 روز در شهر مقدس مشهد برگزار شد.
احراز عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد به جهت ایفای نقش در نمایش "نگهبان مرز" به وی اهدا گردید. وی همچنین نگارش داستان این نمایش را نیز بر عهده داشته است. موضوع نمایش درباره زندگی سربازی است که در منطقه ای دورافتاده درنقطه صفر مرزی در شرایط بسیار سخت در حال انجام خدمت است. در حالی که پاسداری از مرز و دفاع از میهن و ارزش هایی از این دست برایش اهمیتی ندارد، با فرد دیگری که به ظاهر بسیجی است و در سنگری نزدیک سنگر او حضور دارد آشنا می شود و در پی این آشنایی و تبادل نظر متوجه می شود بسیجی، یکی از رزمنده های دوران دفاع مقدس است که سالها قبل به همراه چند نفر از همراهانش در همان سنگر که الان در مرکز میدان مین قرار گرفته به شهادت رسیده اند؛ این اتفاقات روحیات و نگرش سرباز را به خدمت سربازی و مکان خدمتش تغییر می دهد.
خدایا منو ببخش اگه یه وقتایی فکر میکنم وظیفه ات هست که همه چیز رو بهم بدی و یه جورایی همیشه ازت طلبکارم...
خدایا منو ببخش اگه بابت اون چیزهایی که بهم ندادی اون جور که باید شکرت رو به جا نمی آرم...
خدایا منو ببخش که همیشه تو ناخوشی ها یادم می افته که یه خدایی هم دارم...
خدایا منو ببخش که همیشه تو نمازم همه جا هستم الا در نماز...
خدایا منو ببخش یه وقتایی به خاطر نماز هیچ و پوچ و بی روحی که می خونم فکر میکنم لایق بهترین ها هستم.
خدایا منو ببخش که همیشه برای همه چیز و همه کس به اندازه ی کافی وقت دارم؛ جز برای نماز خوندن و با تو بودن...
خدایا منو ببخش که ساعتهای متوالی رو با دیگران می گذرونم ولی موقع نماز خوندن از همه ی مستحبات فاکتور میگیرم...
خدایا منو ببخش که بهت اعتراض میکنم وقتایی که دستم رو با مهربانی می گیری و از پرتگاه نجاتم میدی...
خدایا منو ببخش اگه همیشه به فکر رضای همه ی هیچ ها هستم؛ ولی به فکر رضای تو که همه هستی نیستم...
خدایا منو ببخش که فکر کردن به هیچ ها ، غبار بر دلم نشانده تا نتوانم تو را بشناسم...
خدایا منو ببخش اگه یه وقتایی تورو دشمن خودم میدونم و همه ی هیچ ها رو دوست خودم...
خدایا منو ببخش اگه یه وقتایی یادم میره که تو خدایی و من بنده ات...
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم، قلم، قسم؛
سه چیز را پاک نگه دار : جسم، لباس، خیال؛
سه چیز را به کار بگیر : عقل، همت، صبر؛ سه چیز را از خود دور نگهدار : افسوس، فریاد، نفرین؛ سه چیز را آلوده نکن : قلب، زبان، چشم؛ اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا، مرگ، دوست دوستان ! خدا مرگ رو امشب ( 23:10) که از پارک ارم در حال رانندگی به منزلم در کوی دانشگاه بر می گشتم ، تا کنارچشمان من و خانواده ام ، خواهرم و همسرش عباس حمیدیان بهمون نزدیک کرد. اما خودش هم دورش کرد.
