سلام دوستان خوب ! از روز سه شنبه هفته قبل تا روز جمعه ای که گذشت . به همراه چند تا از دوستان و همکاران دانشگاه با خانواده هامون به خزر اباد ساری رفته بودیم. الحق که خوش گذشت. امیدوارم قسمت شما دوستان نیز بشه . هوا خوب بود البته یه کم گرم بود و ما سوختیم .( بعضی ها بهش میگن برنزه ) ولی ما فریازانی ها میگیم ( سیا سولوخته ). آقای خدارحم جلیلوند پسر عمو اسمعلی فریازانی هم به همراه خانواده به همراه فلاح حسینی به خزر اباد اومده بودن. دیگر همکارنی هم که دیدیم آقایان شهبازپور ، شاهرخ عبادی ، کامبیز جعفر خانی و گیلوری و نیزآقای جمشیدیان از دانشکده اقتصاد هم حضور داشتند.
ایستاده از راست: 1-حسن عبدالمحمدی ( برادر زاده ام ) 2- سید علیرضا باقری 3-مرتضی عسگری و پسرش آرمین 4-من و پسر ابوالفضل 5- علی اسماعیلی و دخترش (ثنا خانم)
دایره لغات من ختم به روستاست و فریازان
جاریست شور و شوق و اشتیاق از آن