سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این مطلب رو محمود رضا عبدالمالکی پسر ولیمراد (م.عراض)برای شما دوستان فرستاده.

 

خواستگاری

جلسه خواستگاری... بعد از نیم ساعت سکوت

مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟

خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟

مادر داماد : پسرم می خواست سیگار بکشه

خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟

مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه

خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟

مادر داماد : الکلی که نه...  قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره

خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟

مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن

خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟

مادر داماد : زندان که نه... معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن

خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟

مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد

خانواده عروس : زنش !!!؟؟؟

 






تاریخ : چهارشنبه 88/1/26 | 11:16 صبح | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.