شعر از: عباس عبدالمحمدی
ــــ خدا در شکوفه ــــ
و امروز....
من چیزها دیده ام
در دشت ،در کوه
و درآن آبادی
داناتر از همه وقت
من درشب فریازان دیدم
که میوزیدخدا
در آبادی دهقان
تا دم صبح
به درختی که پر بود از رنگ
از شور،
پر ز موسیقی ماه
از نور
من درآن بینش -هست-
ز تجلی شده مست
با عزم تفکر زجا برخاستم
همه ابیات خود آراستم
به میهمانی آن نور و سرور
شدم از خانه و دهکده دور
دست بردم به آفرینش او
بوی خوش درج زهرسو
بوئیدم ومدهوش ز شعف
باد میرقصید با علف
من امروز بر آن کوه سیا
پر زعشق پاک و وبی ریا
شاد در علفهای خندان به خاک
با آبادی و همه مردم پاک
به شکوفه ها خدا رو دیدم
به خدا شما رودیدم
عکس ازشکوفه های روستای فریازان
باغ حسین یوسف گرجی(کل حسن)
تاریخ : سه شنبه 88/2/22 | 6:33 عصر | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید