گیاهان محلی فریازان:شنگ.کنگر.غازیاغی.توتره.بلمک.ملوینو تلخ .ملوین شیرین.ژریشمه.پوینه.هیریز
*میوه وگیاهان به زبان فریازانی*گوجه=تماته.سیب=سیف.گلابی=گلاوی.آ
آلبالو=علیوالی.هندوانه=شومین.
خربزه=خروزه.زردآلو=زردعلی.
لوبیا=باقله.عدس=گانه.گندم=گنم.شاهدانه=بنگ.بادمجان=بامجو.کدو=کوو.
تخمه=چنجه.بلال=
حیوانات به لهجه فریازانی*ماده گاو=مادگو. گاو نر=کله گو.
خرنر=ننه خر.خرماده=مو وخر.سگ=سی .گربه=گروه.
قوچ=قورچ.مورچه=موروج. ملخ=کله. گنجشک=ملوچ.
کلاغ=غلاغ. زاغچه=کشکوره. هدهد =بوبوکنک. جغد=کپوی.لولنگ.کفتر گووی؟خرمگس=خرنگزه.پشه کوره.لاک پشت=کیسل. مورچه خوار=تیرانداز.پروانه=شوپره.قورباغه=قورواقه.روباه=روآ.
تلفظ بعضی از اسامی در فریازان*احمد=امد.محمود=ممود.یکشنبه=یه شمه.((بی تربت عمویشمه. یه سیلی بزن خودت.))حاج محمد جانجانی=حاجی ممه.بهزاد=بیزاد.رضاحسین=رضاسی.یوسف رضا=یوسورضا
بابا بزرگ=داشی.داماد=یزنه.بهروز=بیروز.شکرالله=شگر.محمد حسن=مدحسن*
اصطلاحات عامیانه*توایله یعنی طویله.کوو یعنی کاهدان.خیملدو محل نگهداری هیزم.
پواه نوع هیزم سوخت که از مدغوع گاو تهیه میشده.سقز همان آدامس.
چلوسکیه به معنای پژمرده شده است.قرپی یه یعنی پاره شده .
برسه به ضم باء وکسر راء یعنی پاره شد.
داسیله به معنای .داسغاله یا داس کوچک ، غاله به معنای کوچک است
مثل بزغاله یعنی بز کوچک.بخچه به معنی البسه حمام.
طخچه یعنی طاقچه.تویچه یعنی تابیده شده ظرفی که از تابیده شدن
ترکه درختان به شکل سینی بزرگ چوبی برای نگهداری نان میساخته اند
.ولا به کسر واو یعنی پهن کردن.
اصطلاحات وآناتومی بدن انسان *گورمیج همان مشت گره کرده.
توکبا(توکپا) همان تیپا در زبان فارسی .لقه یعنی لگد.
لقه سا یعنی لگد کوب.لویدن یعنی با پا روی چیزی فشارآوردن.
بردنگ یعنی آرنج.چنه همان چانه.ضرونی همان زانو.
گلاره یعنی مردمک چشم.
بله مرک یعنی ساعد دست.گرداله همان دل است.
لقرو به فتح لام وقاف یعنی روده.
غذاهای فریازانی*عوگوشت همان آبگوشت.
تورمغ همان تخم مرغ.عماج نوعی آش .
قسه گوشت همان گوشت کوبیده است .
جورویعنی رفتن جوی آب ازآشغال و علفهای هرز.
چرپیه یعنی پاره شدن به شکل وخیم.خنه به فتح خ و نون یعنی خنده
.عویاری یعنی آبیاری.قروونت.همه کسم.روله یعنی عزیز گردلم
.گردالو.قریاتین.پنجل یعنی کثیف.خرکلت.دردت وجونم.
برار بوام.کپج به شخصی که حمام نرفته.
گژموربه شخصی که آرایشگاه نرفته گویند.
بت بلاجویی به شخصی که روابط عمومی قوی دارد و
یا شخصی که از پس هر کاری برآید.
پیس همان نجس.
اشیاء*قزیله نوعی ظرف سفالین که در فارسی به آن خم گویند و درآن روغن حیوانی نگهداری میکنند.دویله نوعی دیگ.مشکه ظرفی که با آن از ماست کره میگیرند.تونگله نوعی گلدان وتنگ.ترآتور همان ترآختور ترکها (تراکتور).لیوو یعنی لیوان.دسکاسه کاسه کوچک.مقاش یعنی انبرک.گزیکووسیله ای که باآن علفهای هرز را وجین میکنند.لانجین.(لانجین واژه ای کاملا فارسی ،ظرفی که در آن آرد را به خمیر تبدیل میکنند جهت پخت نان.
واژه های فوق را آقای مرتضی جانجانی برای شما فریازانیها ارسال کرده و توضیحات از مدیر وبلاگ میباشد .وبلاگ فریازان دست شما فریازانیها را برای همکاری میفشارد.
|
اروپا: موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود
ایران: موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است
اروپا: مدیران بعضی وقتها استعفا میدهند
ایران: عشق به خدمت مانع از استعفا میشود
اروپا: افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند
ایران: افراد مدیر مادرزادی هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت است
اروپا: برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند
ایران: برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود
اروپا: یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود
ایران: یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده
اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
ایران: اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند
اروپا: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود
ایران: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد
اروپا: مدیران بصورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار میکنند
ایران: مدیران بصورت مستقل و غیرهماهنگ کار میکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار میشوند
اروپا: برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند
ایران: برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند
اروپا: زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است
ایران: مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند
اروپا: همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است
ایران: مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد
اروپا: شما مدیرتان را با اسم کوچک صدا میزنید
ایران: شما مدیرتان را صدا نمیزنید، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نمیدهد
اروپا: برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است
ایران: برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند
از پله های ابر بالا رفت و سر زد به خواب تمام ستاره ها.. خانم پرستار روزت مبارک...
تقدیم به خواهر زاده خوبم صدیقه جلیلوند که به تمام معنا پرستار هستی. |
از وبلاگ امیر عباس رحمانزاده